نماز
یکی از آموزههای عبادی اسلام نماز است که از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. تعابیر و آموزههای زیر نشان دهندة اهمیت نماز و اهتمام بالای اسلام نسبت به آن است.
ستون دین؛ فاصله بین کفر و ایمان؛ اولین موضوع پرسش شونده در قیامت و شرط قبولی اعمال؛ تکلیفی که هرگز ساقط نمیشود؛ راه رستگاری؛ بهترین عمل؛ راه تقرب هر انسان پرهیزگار؛ لزوم دستور به نماز برای اهل خانه؛ قرار گرفتن اقامة نماز در کنار ایمان به غیب که اصل نخستین در نظام اعتقادی اسلام است.
نماز به حکم آنکه یکی از جامعترین برنامههای عبادی و نیایشی است، همة آنچه را که در فلسفة عبادات به طور عام ذکر شد، داراست. در عین حال نماز در میان دیگر عبادتها از امتیازاتی برخوردار است. این ویژگیها به دو جنبه بازمیگردد که دو هدف اساسی انبیای الهی است. این دو عبارتاند از: بعد عرفانی و بعد تربیتی و اجتماعی. شرح این موضوع و دیگر کارکردهای نماز به اختصار اشاره خواهد شد.
1. بعد عرفانی نماز
یکی از اهداف انبیا کشاندن قلبها و دلها به عالم بالاست و نماز یاریگر این هدف و تأمین کنندة آن است. نماز یاد خدا را زنده میکند و موجب انبساط روحی و انجذاب بشر به قدس ملکوت است. شهید ثانی در اسرار الصلوه میگوید: نماز باب ذکر و ذکر باب کشف و کشف باب فوز اکبر است. نماز از جهت کمالات روحی مظهر عالیترین کمال نفس و تذکر عبودیت و تجدید عهد بندگی و اعلام خضوع انسان در پیشگاه احدیت است.
2. بعد تربیتی و اجتماعی
الف. یاریگر عدالت؛ برقراری عدالت و اخلاق و انسانیت در اجتماع از اهداف اساسی انبیا است. نماز یاریگر این آرمان مقدس نیز هست. چنان که گفتهاند: اجتماع و زندگی فردی به دو چیز نیاز مبرم دارد؛ قانون و اخلاق، و پشتوانههای آن دو ایمان است؛ زیرا اجرای عدالت در مواردی مغایر با منافع خصوصی انسان است و باید با خودخواهیهای نفس مبارزه کرد تا بتوان عدالت اجتماعی را جاری ساخت و آن هم بدون ایمان ممکن نیست و ایمان نیز به وسیلة عبادت تقویت میشود؛ بنابراین نماز مذکر ایمان، پشتوانة عدالت اجتماعی و اصل مساوات و رعایت حقوق اجتماعی است. راز موفقیت اسلام نیز این است که عدالت و عبادت را توأم ساخته و مسجد و عبادتگاه را پشتوانة قانون عادلانه و دادگستری و شهرداری و شهربانی قرار داده است. اگر مسجد و عبادت آسیب ببیند، عمود اجتماع و زمینة سعادت بشر از بین رفته است و اگر امروز امید همه از سازمان ملل بریده شده به این دلیل است که در خدمت قدرتهای سلطهگر است. آزادی، امنیت، صلحطلبی، عدالت و مساوات در جهان امروز از فقدان اخلاق، تقوا، درستی و راستی رنج میبرد. مشکل اساسی، نبودن مسجد و ایمان پشت سر اینهاست.
ب. بازدارنده از فحشا؛ نماز یادآور خداوند و بازدارنده از فحشا و منکرات است. اگر انسان بندگی خود و الوهیت خدا را در یاد داشته باشد، هرگز گرد فحشا و منکرات نمیرود. اینکه قرآن میفرماید: «أَقِمْ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی» و باز می فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»، در عرض هم نیست، بلکه دو فلسفة طولی و مترتب بر یکدیگر است؛ در حدیثی از امام رضا(ع) آمده است:
راز نماز، اقرار به وجود خدای عزوجل و نفی همانند برای او و قیام در پیشگاه خدای جبار ـ جلجلاله ـ در حالت خاکساری و درخواست و خضوع و اعتراف است... در نماز مداومت بر یاد خدا در هر شب و روز است، تا بنده مولا و پروردگار و خالق خویش را فراموش نکند و گرفتار طغیان و سرکشی نگردد و در یاد خدا و قیام در پیشگاه او از انواع مفاسد و معاصی بازایستد.
3. کارکرد روانی نماز
عبادت و پرستش جزئی از طبیعت همیشگی انسان است. کثرت بیماریهای روانی در دنیای کنونی معلول فاصله گرفتن از عبادت است. نماز قطع نظر از هر چیزی، طبیب همیشهحاضر است. همانگونه که غذای سالم، ورزش، آب تصفیه شده و مسواک برای سلامتی انسان لازم است، اختصاص دادن ساعتی از وقت برای راز و نیاز با پروردگار لازم است که روح را پاک میگرداند و عناصر روحی آزاردهنده را از نفس بیرون میافکند.
اینکه در شبانهروز انسان باید پنج نوبت اعلام عبودیت و عرض بندگی کند، از آن روست که فراموش نکند بنده است. ما اگر یک لحظه بندگی و مربوبیت خود را فراموش کنیم و از یاد ببریم که چشمی که «لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ» همواره مراقب ماست؛ همان لحظه خطر سقوط در رذایل نفسانی و گناه داریم. آنکه بندگی خود و اولوهیت حق را فراموش نکند معصوم است و عصمت جز توجه و تذکر یقینی و دایمی نیست.
4. قدرت افزایی
قرآن میفرماید: ای مؤمنان، از شکیبایی و نماز مدد جویید. این نشان میدهد که نماز یک کانون نیرو و قدرت است؛ نیرو برای حل مشکلات، مبارزه با طبیعت و نفس اماره؛ زیرا نماز باب ذکر است و ذکر به انسان سعة صدر میدهد. به عکس دوری از یاد خدا که موجب تنگی معیشت میگردد: «و هر که از یاد من گریزد زندگی بر او تنگ آید.»
بهپاداری نماز
قرآن بهپاداشتن نماز را رکن دوم دین و در کنار اصل ایمان به غیب قرار داده است و ویژگیهای مهم مؤمنان را ایمان به غیب و اقامة نماز میداند.
بهپا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود؛ نماز به صورت پیکری بیروح انجام نگردد، بلکه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفرینندة خود گرداند. یاد خدا بودن یعنی فراموشی غیر خدا. اگر انسان، هرچند در مدت کوتاهی، با خدا در راز ونیاز باشد، او را ثنا گوید، از او مدد جوید، او را به الله بودن، رحمان و رحیم و واحد و صمد بودن وصف کند، عالیترین تأثیرها در نفس او گذاشته میشود و روحش چنان ساخته میشود که اسلام میخواهد و بدون چنین برنامهای امکانپذیر نیست.
حکمت اجزا و شرایط نماز
نماز عبادتی جامع و آمیزهای شگفتانگیز است که هر یک از آداب و اجزا و شرایط آن اسراری نهفته دارد. برخی از آنچه در این باب گفتنی است عبارتاند از:
1. حقوق اجتماعی
اسلام غصبی نبودن و مباح بودن مکان نماز، لباس نمازگزار، آبی که با آن وضو میگیرد و حتی ظرف آن را لازم میداند و میگوید: حتی اگر نخی غصبی در لباس تو باشد نمازت پذیرفته نیست. این گنجاندن نوعی برنامة تربیتی در پیکرة عبادت و فرهنگسازی و نهادینه کردن رعایت حقوق دیگران است.
2. طهارت و نظافت
شرط طهارت بدن و لباس در نماز، یک برنامة نظافت و تمرین مستمر آن است. از نظر پیش خدا رفتن تأثیری ندارد که روی انسان شسته باشد یا نه، اما خدا می فرماید: «هر گاه به نماز ایستادید، صورت خود و دستان را تا مرفق بشویید...» یا، «و اگر جنب هستید پاکیزه شوید.» بدینسان اسلام عبادت را با اصول صحیح زندگی توأم نموده و معنویت و زندگی را به هم پیوند میدهد.
3. قبله
در نگاه قرآن، ما به هرسو بایستیم با خدا مواجه هستیم: «و از آن خداست مشرق و مغرب، پس به هر طرف روی کنید، به سوی خدا رو آوردهاید.» در عین حال، اسلام به جای اینکه مردم به هر جهتی نماز بخوانند دستور داد که همه به سوی نقطهای واحد بایستند تا:
الف. افراد بفهمند که یک جهت باشند، و این درس اتحاد و یکسویی است؛
ب. اولین عبادتگاه را برگزید تا ما را با تاریخ توحیدی گذشته پیوند دهد و سنت توحیدی ابراهیم و پیشینیان برای همیشه و در خاطر همگان زنده و جاوید بماند. انتخاب کعبه یعنی احترام به عبادت و پایگاه توحید؛ اولین مسجد و معبد، قبلة همیشه و همگان!
4. تسلط بر خود؛ در نماز، خوردن و آشامیدن، خندیدن، گریستن برای غیر خدا، رویگردانی به اینسو و آنسو و بسیاری از دیگر امور جایز نیست؛ چرا که در حال نماز انسان باید بر تمایلات خود غالب شود. این نوعی انضباط جسمی و روحی و تمرین ضبط نفس و تسلط بر خویشتن است. در نماز اگر سخنی از نوع گفتگوی معمولی انسانها بر زبان جاری شود نماز باطل است، تا چه رسد آنچه موجب زوال طهارت است، چون خوابیدن و...
5. تمرین وقتشناسی؛ در نماز دقت بسیاری نسبت به وقت صورت گرفته است؛ به گونهای که روی دقیقه و ثانیة آن حساب میشود. بدین روی اسلام نوعی تمرین وقتشناسی و اقدام به نظم در زمان داده و از هرج و مرج و لجامگسیختگی در وقت اجتناب داده است.
6. همسویی و مسالمتطلبی؛ در نماز پس از حمد و ثنای خدا در سورة حمد میخوانیم: «پروردگارا، ما تنها تو را میپرستیم و تنها از تو مدد میجوییم» و پس از آن میگوییم: «ما را به راه راست هدایت فرما». در اینجا صحبت از «ما» است، نه «من». بدینسان اسلام روح مسلمان را روحی اجتماعی و همدل، همکار، همسو، و همگام با دیگران میکند. بالاتر از آن مسئلة صلح و سلمطلبی در سلام نماز است. «السَلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللهِ الصَالِحین» این یک اعلام سلمطلبی است، البته نه برای عموم بشریت، بلکه برای بندگان صالح و شایستة خداوند. یعنی خدایا، من با هیچ بندة خوب تو سر جنگ و ستیز ندارم.
7. نیّت؛ اسلام نیت را شرط نماز و هر عبادتی قرار داده است تا اولاً، جهتگیری کامل عملی فقط به سوی خدا شود؛ ثانیاً، به کاری تهی از هدف تبدیل نشود.
8. وحدت زبان؛ عربی بودن نماز، زبان دینی مشترکی در کل امت اسلامی پدید میآورد و این اولاً، موجب بقا و ماندگاری دین است و ثانیاً، گامی است به سوی وحدت بشریت.
. یا. ج 7، ص 261.
. همان، ص 273 -279.
. همان، ص 273-278.
. همان، ص 273.
. همان، ص 263، در اذان دربارة نماز گفته می شود: «حی علی الفلاح».
. همانجا «حی علی خیر العمل».
. نهج البلاغه حکمت 131، ص 1152.
. طه، آیة 132.
. بقره، آیة 2.
.یا. ج 7، ص 266.
. همان، ص 264.
.همان، ص 261 و 262؛ نیز: م. آ. ج21، ص 190.
. یا. ج7، ص 266 – 267؛ نیز: م. آ. ج 23، ص 513 -528.
. یا. ج 7، ص 264.
. طه، آیة 14: نماز را برای یاد من به پای دار.
. عنکبوت، آیة 45: و نماز را برپای دار که نماز از کار زشت و ناپسند بازمیدارد.
. یا. ج 7، ص 265.
. بقره، آیة 255: چشمی که نه خوابی سبک او را فرومیگیرد و نه خوابی گران.
. یا. ج 7، ص 263.
. م. آ. ج 21، ص 196.
. بقره، آیة 3.
. آشنایی با قرآن، ج 1 و م، ص 134.
. م. آ. ج 22، ص 637 و 638؛ نیز: گفتارهای معنوی، ص 89.
. مائده، آیة 6.
. مائده، آیة 6.
. م. آ. ج 22، ص 636و 637؛ نیز: گفتارهای معنوی، ص 88.
. بقره، آیة 115.
. م. آ. ج22، ص 638 و639؛ نیز:گفتارهای معنوی، ص 89 و90.
. م. آ. ج 22، ص 640.
. همان، ص 641.
. همان، ص 642.
. م. آ. ج 22، ص 242-265.
. م. آ. ج 21، ص 73 و 74.
به طور خلاصه :
در یکی از بیانات نورانی حضرت علی علیه السلام ( وصیت نامه- 47-) آمده است :
اللَّه اللَّه فى الصلاة فانها عمود دینکم خدا را خدا را در باره نماز، چرا که ستون دین شما است.
در این بیان, ضمن تشبیه ظریفی که بین نماز و « عمود = ستون » , برقرار شده , فرموده است :
نماز ,ستون دین است ؛ در اینکه نماز ستون باشد , نکنه این است که : ستون برای هر شیئی اصل واساس ومحل اتکاء است و محافظت از آن شرط اساسی برای محافظت از « کل » است.
اگر عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهاى اطراف محکم باشد، اثرى در حفظ وسر پا ماندن خیمه ، ندارد.
نماز برای سرپایی دین شخص ، وایمان انسان به منزله عمود خیمه است؛ هنگامى که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود، اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. نماز، ستون دین و روح ایمان و وسیله نزدیک شدن به خدا به شمار مىرود. و اقامه دین موقوف است بر آن چنانکه درحدیث مشهور نبوى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمده است :
الصّلوة عمود الدّین، ان قبلت قبل ما سواها و ان ردّت ردّ ما سواها.
نماز ستون دین است ،اگر قبول شود ، بقیه اعمال نیز قبول می شود واگر پذیرفته نشود، بقیه اعمال نیز قبول نمی شود.
ویژگی هایی که موجب شده ستون دین و عمود خیمه آن گردد ، بعضى از آنها عبارت است از:
1- نماز ؛ اصلی ترین نشانه دینداری فرد است ،( ان قبلت قبل ما سواها ... )
2-نماز ؛ بهترین میزان تشخیص دین است.( الصلاة خیر میزان )
3 –نماز ؛ یاد و ذکر خدااست، زیرا انسان موجود فراموشکارى است. بنابر این هر چند ساعت یک بار، با خواندن نماز خداى سبحان را یاد کرده و متذکر وجود لایتناهاى او مىشود.
4- وقتى انسان متذکر خدا بود و خدا را مراقب خویش دید، قهراً از انجام گناه و منکرات شرم و حیا مىکند. بنابر این یکى از اهداف نماز جلوگیرى از فحشا و منکرات است: «ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر».
5- هدف دیگر نماز عبودیت و خشوع و خضوع در پیشگاه مقام ربوبیت است. به طور مؤدب ایستادن، رکوع کردن، جبین به خاک ساییدن، سجده و نشستن دو زانو و... همه نشانههاى خضوع است. و این حقى است از خداى سبحان که هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشید که همین خشوع و خضوع، به تدریج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر سایر افراد متواضع مىکند.
امام على(ع) مىفرماید: «ومن تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛ خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پیشانى از روى تواضع به خاک مالیده شود» ، (نهجالبلاغه).
حضرت فاطمه(س) نیز مىفرماید: «جعل اللّه الصلاة تنزیها لکم من الکبر؛خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از کبر و منیّت پاک گرداند».
6- حضرت علی بن أبی طالب علیه السّلام در کلمات قصار نهج البلاغه شماره- 152- در باره ثمره و فلسفه نماز مىفرماید: خداى سبحان، ایمان را وسیله تطهیر از شرک به خدا قرار داده و نماز را براى تنزیه و پاکى از تکبر مقرر فرموده است.
7- حضرت صادق آل محمّد صلّى اللّه علیه و اله و سلّم مىفرماید: کسى که دوست دارد بداند:
نمازش قبول شده، یا نه باید بنگرد: آیا نمازش او را از کارهاى زشت و منکرات، جلو گیرى مىکند یا نه؟ نمازش به همان اندازهاى قبول مىشود که وى را از کارهاى زشت جلو گیرى مىنماید.
منبع : سایت پرسمان
دیدگاهها (۵)
مریم سادات خطیبی
۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۳
اعظم زارع بیدکی
۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۶
آقا سید محسن جَبَل عامِلى از علمای بزرگ شیعه است، نوادهى برادر مرحوم آقا سید جواد، صاحب مفتاح الکرامه است. ایشان در دمشق مدرسهاى تأسیس کردهاند که دانشآموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل میکنند حاج سید احمد مصطفوى که یکى از تُجار قم است، گفت من از خود سید محسن اَمین شنیدم که میگفت یکى از تربیت یافتگان مدرسهى ما براى تحصیل علم به آمریکا مسافرت کرد از آنجا نامهاى براى من نوشت به این مضمون که: چند روز پیش شاگردان مدرسهى ما را امتحان میکردند من هم براى امتحان رفتم.
مدتى نشستم تا نوبت به من رسید، بسیار طول کشید تا اینکه وقت دیر شد، دیدم اگر بنشینم نمازم فوت میشود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم، آنهایی که در آنجا بودند پرسیدند کجا میروی؟ چیزى نمانده که نوبت تو برسد. گفتم من یک تکلیف دینى دارم وقتش میگذرد. گفتند امتحان هم وقتش میگذرد، اگر این جلسه برگزار شد، دیگر جلسهاى تشکیل نخواهند داد و براى خاطر تو هرگز هیئت ممتحنه جلسهى خصوصى تشکیل نمیدهند. گفتم هر چه بادا باد. من از تکلیف دینى خود صرف نظر نمیکنم. بالأخره رفتم. از قضاء هیئت ممتحنه متوجه شده بودند که من به اندازهى اداء یک وظیفهى دینى غیبت نمودهام انصاف داده، اظهار کرده بودند که چون این شخص در وظیفهى خود جِدّى است، روا نیست که او را مُعطّل بگذاریم. براى قدردانى از اینکه عمل به وظیفه نموده باید جلسهاى خصوصى برایش تشکیل دهیم. این بود که جلسهى دیگرى تشکیل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم. آقاى سید محسن امین پس از نقل داستان فرمود من در مدرسه چنین شاگردانى تربیت کردهام که اگر به دریا بیفتند دامنشان تَر نمیشود.[1]
منبع :[1] . اَلکَلام یَجُرّ الکَلام، ج2، ص35.پاسخ:
۷ فروردين ۹۳، ۱۵:۱۹
ناشناس
۲۱ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۳۷
شب که می رسد از کناره ها
گریه می کنم با ستاره ها
وای اگر شبی ز آستین جان
برنیاورم دست چاره ها
همچو خامشان بسته ام زبان
حرف من بخوان از اشاره ها
ما ز اسب و اصل افتاده ایم
ما پیاده ایم ای سواره ها
ای لهیب غم آتشم مزن
خرمنم مسوز از شراره ها
حسین منزوی ( یادش گرامی )
پاسخ:
۲۱ فروردين ۹۳، ۰۱:۳۸
سید علی خامنه ای
۱۲ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۴
سید علی خامنه ای
۱۲ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۶