آیه 21- این آیه به منطق ضعیف و سست این گروه گمراه اشاره کرده، مىگوید: «هنگامى که به آنها گفته شود، از آنچه خداوند نازل کرده پیروى کنید، مىگویند: نه، ما از چیزى پیروى مىکنیم که پدران خود را بر آن یافتهایم»! (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا.)
و از آنجا که پیروى از نیاکان جاهل و منحرف، جزء هیچ یک از طرق سه گانه هدایت آفرین فوق نیست، قرآن از آن به عنوان راه شیطانى یاد کرده، مىفرماید: «آیا اگر حتى شیطان آنها را دعوت به عذاب آتش فروزان کند» باز هم تبعیت مىکنند؟! (أَ وَ لَوْ کانَ الشَّیْطانُ یَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِیرِ.)
آیه 22- سپس به بیان حال دو گروه مؤمن خالص و کفار آلوده پرداخته، آنها را در مقایسه با یکدیگر و مقایسه با آنچه در مورد پیروان شیطان و مقلدان کور و کر نیاکان بیان کرده، مورد توجه قرار داده، مىگوید: «کسى که روى خود را تسلیم خدا کند در حالى که نیکو کار باشد، به دستگیره محکمى چنگ زده» و به تکیهگاه مطمئنى تکیه کرده است (وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى.)
چنگ زدن به دستگیره محکم، تشبیه لطیفى از این حقیقت است که انسان براى نجات از قعر درّه مادّیگرى و ارتقا به بلندترین قلّههاى معرفت و معنویت و روحانیت نیاز به یک وسیله محکم و مطمئن دارد این وسیله چیزى جز ایمان و عمل صالح نیست، غیر آن، همه پوسیده و پاره شدنى و مایه سقوط و مرگ است، علاوه بر این آنچه باقى مىماند این وسیله است، و بقیه همه فانى و نابود شدنى! لذا در پایان آیه مىفرماید: «و عاقبت همه کارها به سوى خداست» (وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ.)
در حدیثى از امام على بن موسى الرضا علیه السّلام از پیامبر گرامى اسلام چنین آمده:
«بعد از من فتنهاى تاریک و ظلمانى خواهد بود تنها کسانى از آن رهایى مىیابند که به عروة الوثقى چنگ زنند، عرض کردند: اى رسول خدا! عروة الوثقى چیست؟
فرمود: ولایت سید اوصیا است.
عرض کردند: یا رسول اللّه سید اوصیا کیست؟
فرمود: امیر مؤمنان.
عرض کردند: امیر مؤمنان کیست؟
فرمود: مولاى مسلمانان و پیشواى آنان بعد از من.
باز براى این که پاسخ صریحترى بگیرند، عرض کردند: او کیست؟
فرمود: برادرم علىّ بن أبی طالب علیه السّلام.
روایات دیگرى نیز در همین زمینه که منظور از «عروة الوثقى» دوستى اهل بیت علیهم السّلام یا دوستى آل محمد صلّى اللّه علیه و آله یا امامان از فرزندان حسین علیه السّلام است نقل شده.
بارها گفتهایم که این تفسیرها بیان مصداقهاى روشن است، و منافات با مصادیق دیگرى همچون توحید و تقوا و مانند آن ندارد.
دیدگاهها (۴)
دریا
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۵
شهرزاد یوسفی
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۳۸
سر آغاز گفتار نام خداست
که رحمتگر ومهربان خلق راست
ستایش بود ویژه کردگار که بر عالمین است پروردگار
که بخشنده و مهربان است نیز بود صاحب عرصه ی رستخیز
تو را می پرستیم تنها و بس نداریم یاور به غیر از تو کس
بشو هادی ما به راه درست ره آنکه منعم ز نعمات توست
نه آنان که خشمت بر ایشان رواست نه آنها که هستند گمره ز راست
ناشناس
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۱
که رحمتگر و مهربان خلق راست
سپهر آفریده خــــدا نیلگـــــون که در آن نبینید هــرگــز ســــتون
بسی کوهها و زمین برنهـــــاد که وحشت برون آورد از نـــهــــاد
زمین را چو می آفریدو بساخت ز هر گونه حیوان پراکنده ساخـت
فرستاد باران ز نیـــلی سپـــهر نباتـــــات رویــــاند از آب مـــهــــر
بلی این همه،کار یکتا خداست چنین آفریدست بی کم و کاست
شما خـود بگوئید این نکتــــه را کسانی که هستند غیر از خـــدا
چه چیز آفریدند و کـردند بـــــود از ایشان چه چیز آمد اندر وجــود
همانا ستمکــــارهــائی چنیــن فتادند اندر ضـلالــــی مــبـــیـــن
دریا
۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۷
میخواست بگیردزعلی نقطه ی ضعفی
بیچاره ندانست علی نقطه ندارد