آنچه در ادامه میخوانید خلاصه مقالاتی است که بهطور کامل به همه ابعاد حجاب و عفاف پرداخته و در پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت (هدایتگر) منتشر شده است. برای خواندن متن کامل مقالات، روی عناوین آنها کلیک کنید.
مقدمهای بر عفاف و حجاب
در راستای طغیان و زیادهخواهی بشر در طول تاریخ، یکی از عناصری که به شدّت مورد ظلم و تحقیر زیاده خواهان قرار گرفت، شخصیت «زن» بود. یکی از مهمترین وظایفی که ادیان الهی و بهطورکلی اسلام عزیز بر دوش خود داشته و دارد، معرفی جایگاه رفیع زن در خلقت و بازگرداندن او به جایگاه حقیقی خود میباشد. برای تحقّق این امر خطیر، خدای متعال بحث حجاب و عفاف را جزء تکالیف شرعی هر انسانی قرارداد تا با مراعات آن، بهطورکلی انسان و به شکل خاص شخصیت زنان از آفات و انحرافاتی که به خاطر هوسرانی بوالهوسان دامنگیرشان شده، رهایی یابند و جلوهی متعالی آنها و ثمرات بزرگ و بیبدیلشان نمایان گردد.
حجاب در اقوام گذشته
از آثار و نگارههایی که بر روی غارها، دیوارههای بناهای تاریخی، ظروف و صنایعدستی و یا حتّی مکتوبات و نسخ خطی موجود از هزاران سال پیشتر، بهخوبی میتوان آثار حجاب و اعتقاد به پوشش را در میان اقوام گذشته به دست آورد. درست است که نوع و میزان پوششها بسته به شرایط اقلیمی و رسومات طوایف مختلف با هم متفاوت بودهاند، امّا اصل ضرورت پوشش را میتوان بهوضوح در تمام ادوار زندگی بشر مشاهده کرد.
حجاب در ادیان پیش از اسلام
با نظری گذرا و اجمالی در تعالیم ادیان قبل از اسلام بهخوبی روشن میشود که نهتنها بحث حجاب و عفاف در این ادیان مطرح بوده، بلکه یکی از واجبات تأکید شده و ضروری آنها بهحساب میآمده است. از سوی دیگر احکام و قوانینی که به موضوع حجاب و حفظ عفت در ادیان پیش از اسلام پرداخته است، بهمراتب سختتر و شدیدتر از احکام حجاب در دین مبین اسلام است.
حجاب در دین مبین اسلام
اسلام بهعنوان آخرین و کاملترین دین الهی، لباس و پوشش را «هدیهی الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش برای زن و مرد را با تعدیل و نظم مناسبی به جامعهی بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراطوتفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون حجاب، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. حجاب در دین اسلام، سهلانگاری مضرّ و یا سختگیری بیمورد نیست؛ بلکه با توجه به غریزهی قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رام کردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است.
حجاب در قرآن کریم
در آیهی ٦٠ از سورهی نور، حکم حجاب کامل برای تمام زنان ثابت و قطعی بوده و تنها زنان سالخورده آن هم به مقدار پوشش روئین (جلباب) از این حکم استثنا شدهاند. از سوی دیگر خداوند برای همین زنانی که مستثنی واقعشدهاند نیز حفظ عفاف و پوشش را مانند دیگر زنان توصیه میکند و آن را مطابق عفت میداند. بهطورقطع وقتی رعایت حجابی که برای سالخوردگان بخشیده شده، مطابق با عفت ایشان است، رعایت آن برای بانوان دیگر که در سنّ ازدواج و گرایشات جنسی هستند، اولویت بیشتری داشته و لازمهی حفظ عفت ایشان میباشد.
عفاف در دین اسلام
تمایلات و خواستههای انسان تا وقتی تحت کنترل عقل و طبق موازین شرعی و دستورات الهی باشند، باعث رشد و تعالی بشر میشوند، ولی بهمحض اینکه پای خود را از محدودهی عقل و شرع فراتر گذاشته و به تعبیر دیگر حکومت و غلبهی بر عقل پیدا کردند، تأثیر عکس خواهند داشت و موجب سقوط و انحطاط فرد و جامعه میشوند. عفت یا عفاف حالتی نفسانی است که به سبب آن انسان از غلبهی شهوت (خواستههای نفس) بر عقلش و درنتیجه ارتکاب رفتار زشت و حرام خودداری میکند.
عفاف در قرآن کریم
گوهر عفت در وجود هرکسی که باشد، از هر حرکتی که موجب تحریک دیگران و به هم خوردن روح ایمان و البته پاره شدن پردههای عفت و تدیّن در خود و دیگران شود، پرهیز مینماید. قرآن کریم در مواضع مختلفی پیرامون مظاهر مختلف عفاف روشن گری نموده و از نمادهای بیعفتی برحذر داشته است، ازجملهی معارف قرآنی عفاف میتوان به: عفت در راه رفتن و سخن گفتن، عفت پیش از ازدواج و عفت در غنا و فقر، اشاره نمود.
حجاب و عفاف در احادیث اهلبیت علیهم السّلام
به خاطر اهمّیّتی که مبحث حجاب و عفت در دین مبین اسلام دارد، علاوه بر آیات قرآن، روایات بسیاری از اهلبیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین در این زمینه وجود دارد که حاوی درسها و نکات بسیاری است. ازجمله اینکه در مقام دعا، معصومین از خدای متعال همواره توفیق عفاف و حیا را تقاضا کرده و آن را برترین عبادت معرفی مینمودند، همچنین به زن و شوهر توصیه میکردند تا هر چه بیشتر و بهتر با هم رابطهی جنسی و عاطفی داشته باشند، ولی در خارج از خانه و در ارتباط با دیگران، در جهت صیانت از حریم عفت و پاکدامنی خویش نهایت تلاش خود را مبذول دارند و ... .
سیرهی عملی اهلبیت علیهم السّلام در رابطه با حجاب و عفاف
مصداق اکمل و اتمّ عفت و پاکی، حضرات اهلبیت علیهم السّلام و به شکل بارزتر وجود مقدّجب و حیای او قاصر است. حضرت زهرا سلامالله علیها در رعایت حجاب و عفت ورزیدن حتّی در حضور فرد نابینا نیز کوتاهی نمیکردند چراکه رعایت حجاب را عامل مؤثر در حفظ و تقویت حریم عفت، حیا و دینداری خود فرد و جامعه میدانستند. بنابراین الگو گرفتن از سیره عملی و سلوک عفیفانهی آن بزرگواران میتواند در مسیر رشد و اصلاح جامعه بسیار راهگشا باشد.
رابطهی حجاب و عفاف با حیاء و غیرت
یکی از فضائل و ملکات اخلاقی، صفت وارستهی «حیاء» است. حیاء در لغت عرب به معنای: «خودداری نفس از زشتیها و ترک آنهاست» ، و در لغتنامههای فارسی: «آزرم، حجب، خجلت، شرم و ...» معنا شده است. طبق روایات معصومین، شرم از خدا و اولیاء او و ملائکه، و حتّی شرم از مردم و خود انسان، موجب میگردد تا او دامن عفت خود را به افعال قبیحی چون بیحجابی و بیعفتی که باعث فساد فرد و جامعه میشود، آلوده نسازد. همچنین صفت غیرت در انسان گوهر ارزشمندی است که به او اجازه نمیدهد تا به هر دلیلی حریم خانوادهاش در معرض جسارت دیگران قرار بگیرد.
حیاداری و غیرتمندی
مؤمن برای اینکه در دام شیطان اسیر نشده و به بیماریهای روح و جان مبتلا نشود، باید اقدام به پیشگیری از گناه کند. برای پیشگیری از گناه و صفات رذیله، باید از زمینههای ابتلا به گناه در امان بود. ارتباط با نامحرم نیز زمینهی پیدایش گناهان فراوانی است که تا جای ممکن باید از آن پرهیز کرد. این پیشگیری و پرهیز ریشه در صفت حیا و غیرت دارد.
پیشبینی وضعیت حجاب در روایات
در روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله دربارهی کیفیت پوشش بانوان در آینده میخوانیم: «لا تَقُومُ السّاعَةُ (ساعةُ الظّهُورِ) حتّی تظهَرَ ثیابٌ تلبسُها النّساءُ کاسیاتٍ عاریاتٍ». زمان قیام (حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه) فرانمیرسد تا پیش از آن لباسهای زنانهای آشکار میشود که زنان آن را بر تن میکنند درحالیکه هم پوشیده هستند و هم عریان (لباسهای بدننما و نیمه عریان). حجاب برای انسان مخصوصاً بانوان تنها به معنای یک نوع پوشش نیست بلکه مانعی است برای محافظتِ ایشان از نگاههای آلوده و تعرّضات و دسترسیهای غیرمجاز. لذا هر پوششی الزاماً حجاب محسوب نمیشود؛ چهبسا پوششی که خود مایهی تحریک دیگران به تماشا و تماس بدنی میگردد.
پیشبینی وضعیت عفاف در روایات
یکی از شرایط نابسامانی که در روایات اهلبیت علیهم السّلام پیشبینیشده است، خودآرائی و خودنمائیهای حرامی است که در میان مردم جامعه اعمّ از زن و مرد رواج پیدا میکند، چنان چه رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرمایند: «پس از من اقوامی خواهند آمد که ... خود را آنگونه که زن خودش را برای شوهرش آرایش میکند، زینت میکنند و همچون خودنمائی و خودآرایی زنان، به خودنمائی (در برابر نامحرمان) میپردازند». کاملاً روشن است که اینگونه رفتارها با غرض از عفاف که همان سلامت فرد و جامعه است، کاملاً مغایرت دارد، به همین جهت موجب گسترش سریع و شدید فحشا و منکر در جامعه میگردد.
برخی از مصادیق بیعفتی و پیامدهای شوم آن در احادیث
طبق روایات دورانی خواهد آمد که آراستگی زن و مرد به بیرون از کانون خانواده آمده و موجب فتنه و فساد گستردهای میشود. رعایت نکردن حریم حجاب و عفت باعث ایجاد مفاسد بیشماری میگردد که در روایات به برخی از آنها اشارهشده است. شیوع زنا و فحشا، افزایش فرزندان نامشروع، اختلاط جنسی همچون حیوانات، همجنسگرایی، کاهش ازدواج، افزایش طلاق و فروپاشی نظام خانواده، اینها تنها نمونههایی از مفاسد فراوانی است که در روایات بدان اشارهشده است.
وضعیت حجاب و عفاف در جامعهی کنونی
در جوامع غیر اسلامی هر آنچه از روایاتی که دربارهی پیشبینی وضعیت حجاب و عفاف مطرح گردید، قابلرؤیت است. سالهاست که جوامع انسانی از معضلات بیحجابی و بیعفتی رنج میبرد و در آتش شهوت و بیبندوباری و مفاسد بیشمار آن میسوزد. امّا امروزه متأسفانه در جوامع اسلامی نیز شاهد اتّفاق نامیمونی هستیم که امّت اسلام را به سمتوسوی جهان غرب نزدیک میکند. تقلید کورکورانه از غرب و غفلت از دانش و فرهنگ غنی و متعالی اسلام، باعث گردیده تا بسیاری از کشورهای اسلامی، رنگ و بوی شیطانی به خود گرفته و آثار بندگی و کمال از میانشان رخت بربندد.
تطبیق مصادیق بیحجابی و بیعفتی در روایات با جامعهی کنونی
بررسی پیشبینیهای اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السّلام از وضعیت حجاب و عفاف و تطبیق آن با شرایط کنونی، نشان میدهد که متأسفانه بسیاری از مصادیق بیحجابی و بیعفتی امروزه در جوامع اسلامی و همچنین کشور عزیزمان ایران به وقوع پیوسته، که این بهنوبهی خود تلنگر بزرگی است تا مردم، مسئولین و اندیشمندان را از خواب غفلت بیدار ساخته و به فکر راه چاره و اصلاح بیندازد.
کشف حجاب در ایران
ایرانیان حتّی پیش از ظهور اسلام، بر مبنای آموزههای دینی و اجتماعی خود، اعتقاد به حجاب داشته و از اختلاط و برهنگی به شدّت بیزار بودهاند. با ظهور اسلام در خطهی ایران، فرهنگ عفاف و حجاب جان دیگری گرفت و با تغییرات مختصری به مسیر خود ادامه داد. امّا در سدههای اخیر در تاریخ ایران با پدیدهای به نام بیحجابی و کشف حجاب روبهرو میشویم. با تحقیقاتی که محقّقین در تاریخ این دوران و بررسی آراء و افکار برخی از سلاطین و دولتمردان داشتهاند، میتوان آغاز ایدهی بیحجابی یا کشف حجاب را به سلاطین قاجار برگرداند، که پسازآن در دورهی پهلوی به شدّت اوج گرفت.
هرجومرج جنسی و کاهش ازدواج
انسانی که خداوند متعال را با تمام صفات جمال و جلالش باور کرده و به او ایمان دارد، خوب میداند که دستورات او بر مبنای لطف، مهربانی، خیرخواهی و حکمت بینظیری است که اطاعت از آن انسان را به اوج شکوفایی و کمال میرساند. بنابراین اگر فرمان به حجاب و رعایت عفت داده است، نه از روی جهل، اذیّت و تشفّی خاطر است، بلکه در این دو اکسیر ناب، مصالح و فواید فراوانی است که رعایت آنها جامعه و افراد آن را، به سمت کمال و ترقّی سوق میدهد و ترکشان موجب انحطاط و سقوط بشریت از ارزشهای انسانی و دست نیافتن به کمالات دنیوی و اخروی میگردد.
مفاسد بیحجاب و بیعفتی
جدائی و فاصله گرفتن انسان از آموزههای الهی منجر میشود تا فرد، خانواده، و بهتبع آن جوامع انسانی دچار زیانهایی شوند که زمینهی تباهی و انحطاط بشریت را فراهم میسازد. این دقیقاً اراده و خواست ابلیس لعین است و برای اینکه انسان را به این مرحله برساند قسم یاد کرده است. یکی از نافرمانیهای انسان بیتوجهی نسبت به فریضهی حجاب و عفاف است که آسیب فراوانی را متوجّه ایشان کرده است. ازجملهی این آسیبها میتوان به: کثرت بیماریهای روحی، روانی و جسمی، کاهش شدید امنیت و آسایش، بالا رفتن آمار خودکشی و ... اشاره کرد.
حجاب، گوهر ناشناخته
علّت بسیاری از بیحجابیها و بیعفتیها، عدم شناخت کافی نسبت به حجاب و عفت است. متأسفانه معتقدین و مروّجین حجاب و عفاف، از عموم مردم متدیّن گرفته تا متولّیان فرهنگ جامعه، در کیفیت و کمّیّت عرضه و تبلیغ این دو گوهر ناب، آنگونه که سزاوار است، نکوشیدند. از سوی دیگر جبههی باطل بسیار کوشاتر و محکمتر، در جهت ترویج و تبلیغ بیحجابی و بیعفتی از هیچ کوششی دریغ نمیکند و اولین کاری که در این رابطه در دستور کار خود قرار داده، ایجاد غفلت و جهل نسبت به ماهیت حجاب و عفاف، و اثرات عمیق آن بر سعادت و کمال بشر است.
تبلور عقلانیت در رعایت حجاب و عفت
بر اساس حکم عقل، هر گوهر ارزشمند و دوستداشتنی باید از دستبرد بیگانه محفوظ بماند وگرنه از دست میرود و یا آسیب میبیند؛ ازاینرو زن هم که در ظاهر جنس لطیف و در باطن حقیقت شگرفی است، دارای محبوبیت و ارزش والایی است و باید در صدف عفاف و پوشش اسلامی قرار بگیرد، تا عظمت و ارزش و محبوبیت او حفظ و از تماس بیگانه و نگاه او در امان باشد. از نگاه عقل، آزادیهای جسمی در جامعه باید بهاندازهای باشد که به آزادیهای روحی و معنوی آسیب نرساند. لذا ازآنجاکه پوشش کامل و عفاف، زمینهی رشد استعدادهای فطری و آرامش روحی و روانی و تکامل زن و افراد جامعه را فراهم میکند، فضیلتی است که نباید مورد غفلت مردم و مسئولین قرار گیرد.
حجاب همراه با فطرت، آرامش طینت
پوشش و حجاب عفیفانه، ندا و دعوتی است که زن آن را در عمق جان خود میشنود و کششی است که از درون خود به سمت آن گرایش پیدا میکند. کتابهای تاریخی و آثار تمدّنهای مختلف گواهی میدهد که فرهنگ حجاب مخصوصاً همواره در میان زنان مرسوم بوده و اختصاص به مذهب یا دین خاصی ندارد. تطابق حجاب با فطرت انسان، آثار مثبت فراوانی دارد که آرامش روانی و طینت آسوده یکی از موارد آن به شمار میآید.
تاثیر حجاب و عفاف در تقویت کانون خانواده
یکی از آثار مهم و ضروری حجاب و عفاف، تقویت بنیان خانواده است. بهطورکلی هر آنچه موجب تقویت رابطهی میان زوجین و همچنین سایر اعضای خانواده میشود، پسندیده و لازم است و به همین جهت در دین مبین اسلام در این رابطه برنامهی جامع و دقیقی ارائهشده و از آیات قرآن و روایات ائمّهی طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، سفارشات فراوانی به دست ما رسیده است.
حجاب و عفاف چگونه موجب اصلاح و رشد جامعه میشود؟
رعایت حجاب و عفت ورزی علاوه بر خانواده، در جامعه نیز اثرات قابلتوجهی از خود بهجای میگذارد، به عبارت بهتر، رعایت حریم حجاب و عفاف در جامعه، یکی از عوامل ضمانت کنندهی سلامت آن جامعه و رشد و تعالی روزافزون آن میباشد. عکس قضیه نیز صادق است، یعنی تضعیف بنیان حجاب و عفت در جامعه، آن را بهسوی نابودی ارزشهای انسانی و انهدام تعالی اخلاق سوق میدهد.
حجاب و آزادی
در دورههای زمانی مختلف تاکنون، افراد سودجویی که منافع خود را در گسترش بیعفتی و بیحجابی میدیدند، تلاش کردند تا به بهانههای مختلف حجاب و عفت ورزی را مورد هجمهی خود قرار داده و بدینوسیله حقیقت متعالی و منزّه از عیوب حجاب و عفاف را در اذهان مردم مخدوش سازند. یکی از حملههای فکری و اعتقادی دشمن برای نیل به این مقصود، القاء شبهات مختلف پیرامون مسئلهی حجاب و عفاف در میان مردم است. ازجملهی این شبهات آن است که آنها حجاب را بهعنوان مانعی در برابر آزادی انسان و بهطور خاص زنان معرفی میکنند و آن را مغایر حقوق بشر میدانند.
رهبانیت و سرکوب غرائز
اسلام با رهبانیت به معنایی که از دیرباز در میان جامعهی روحانیون مسیحی رایج بوده است، مخالف است. مصداق درست سرکوبی غریزهی جنسی همان رهبانیت موجود در میان راهبها و راهبههای مسیحی است که آنها را موظّف به ترک ازدواج میکند. قرآن کریم دراینباره میفرماید: «... وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ ...». و رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم.
غرب در منجلاب بیعفتی
وجود عدالت جنسیتی در غرب تنها «ظاهر قضیه» است و باطن موضوع کاملاً مغایر با این صورت بزککرده است. ظاهر قضیه این است که زنان در غرب به دلیل عدم وجود حجاب، زندگی بدون استرس و فشار را تجربه میکنند و آمار تعرّض و تجاوز جنسی نیز به شدّت پایین است، امّا گزارشها و نظرسنجیهایی که در خود مراکز غربی طی سالهای اخیر منتشرشده، دقیقاً پرده از این واقعیت برمیدارد که در پشت این تظاهرها، واقعیت تلخ دیگری در جریان است که بهوضوح نشان میدهد زن غربی در شرایط نابسامان جنسی و در آزار و تحقیر به سر میبرد.
عوامل سستی در فرهنگ حجاب و عفاف
حجاب، پرچم اسلام و در حقیقت، لباس عقل عملی مسلمانان مخصوصاً بانوان است. با آنکه حجاب و رعایت موازین عفاف هیچگونه محدودیتی در زمینههای مختلف برای پیشرفت زنان فراهم نیاورده است، شاهد کمرنگ شدن پوشش اسلامی در دههی اخیر هستیم. عوامل متعدّدی در این زمینه دخیلاند که از آن میان میتوان از این عوامل یادکرد: تبیین نشدن فرهنگ ناب اسلامی، بالا رفتن سنّ ازدواج، تعطیلی و یا انزوای امربهمعروف و نهی از منکر و ... .
نقش الگو، خانواده و محیط در روند حجاب و عفاف
بیتردید معرفی الگوهای مناسب، ارتباط گرم و صمیمی افراد خانواده در محیط خانه و تربیت صحیح فرزندان، و از سوی دیگر محیط سالم اجتماع اعم از محیطهای آموزشی، سیاسی، تفریحی و ...، نقش تعیینکننده و بسزایی در تقویت فرهنگ حجاب و عفاف دارند و به همین دلیل دشمن برای خنثی کردن این جایگاه و در راستای تخریب این عناصر از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.
دیدگاهها (۱)
زهرا سعادت
۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۲۶
کشف حجاب در ایران زمانی اتفاق افتاد که رضاشاه قانونی را در ۱۷ دی ۱۳۱۴ به تاریخ ایران تصویب کرد که به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری در مدارس، و دانشگاهها، مراکز اداری و دولتی منع شدند.[۱]
نخستین نشانههای کشف حجاب را میتوان در سخنرانی بدون روبنده طاهره قرةالعین در سال ۱۲۶۴ قمری[۲] و همچنین در دربار ناصرالدین شاه قاجار و در محافل روشنفکری یافت. همچنین فعالان جنبش زنان ایران در دوره مشروطه و ابتدای حکومت رضاشاه بحثهایی در نقد حجاب گشودند؛ ولی رسمیت پیدا کردن و اجباری شدن چند سالهٔ آن به دوره حکومت رضاشاه بازمیگردد. از اواسط دهه ۱۳۰۰ انتقاد به حجاب دستکم در تهران آسانتر شده بود. گروههای فعال جنبش زنان ایران از حجاب انتقاد میکردند، برای مثال نشریه عالم نسوان در سال ۱۳۱۰ بحثی دربارهٔ حجاب باز کرد و فراخوانی برای این بحث چاپ نمود. پاسخهای موافق و مخالف داده میشد. در مجموع، زنانی از بیحجابی بسیار دفاع کردند و انحطاط اخلاقی جامعه را از سرکوب زنان توسط مردان میدانستند.[۳] انجمنی مخفی با عنوان «مجمع کشف حجاب» از سوی میرزا ابوالقاسم آزاد و طوبی آزاد رشدیه نیز در دهه ۱۳۰۰ تشکیل شده بود.[۴] در دوره رضاشاه به تدریج لباسهای اروپایی زنان با کنسرتهای بیحجاب قمرالملوک وزیری در باشگاه ایران به بنیانگذاری تیمورتاش وزیر دربار بانفوذ و نوگرای رضاشاه، به میان مردم آمد.